افسردگی در ازدواج

افسردگی در ازدواج

افسردگی در ازدواج می تواند بر بسیاری از جنبه های زندگی سایه بیاندازد و ازدواج نیز از این قاعده مستثنی نیست.  هنگامی که یکی از زوجین با افسردگی دست و پنجه نرم می کند، اثرات عاطفی و روانی اغلب در رابطه موج می زند و باعث ایجاد فشار، سردرگمی و گاهی اوقات حتی رنجش می شود(مشاوره طلاق). با این حال، درک ماهیت افسردگی، چگونگی تأثیر آن بر ازدواج و آنچه که هر دو طرف می توانند برای مقابله با آن انجام دهند، می تواند راه را برای بهبودی هموار کند. در این مطلب به صورت کامل درباره افسردگی در ازدواج صحبت خواهیم کرد. چنانچه در این زمینه نیاز به کمک مشاور داشتید میتوانید با روانشناسان ماهر ما در مشاورکده صحبت نمایید.

افسردگی در همسرتان را فورا شناسایی کنید.

افسردگی بیشتر از غم و اندوه یا استرس گاه به گاه است. افسردگی یک وضعیت ناسالم روانی است که بر تمام جنبه های زندگی افراد تأثیر می گذارد، از جمله توانایی آنها در برقراری ارتباط، احساس شادی و مشارکت در روابطشان. هنگامی که افسردگی وارد یک ازدواج می شود، گاهی اوقات می تواند مورد توجه قرار نگیرد، به خصوص زمانی که به جای غم و اندوه آشکار به صورت تحریک پذیری، گوشه گیری یا خستگی فیزیکی ظاهر گردد. افسردگی در ازدواج ممکن است به دلیل اینکه یکی از زوجین فکر کند که شریک زندگی اش صرفاً علاقه اش را از دست داده، بی تفاوت است یا به اندازه کافی برای حفظ رابطه تلاش نمی کند ایجاد گردد. این سوء تفاهم می تواند منجر به احساس طرد شدن در هر دو طرف شود.

مطلب مفید دیگر: جهت یابی در طبیعت

از طرفی افسردگی اغلب با احساس گناه یا شرم همراه است و باعث می شود شریک افسرده تمایلی به صحبت کردن نداشته باشد. این مسئله بسیار دارای اهسمیت است زیرا زوجی که افسردگی ندارد ممکن است متوجه نباشد که تغییرات رفتاری یا خلقی همسرش مربوط به او نیست، بلکه ناشی از یک مشکل سلامت روان است. شناخت علائم افسردگی - غم و اندوه مداوم، از دست دادن علاقه به فعالیت ها، تغییر در خواب یا اشتها، و احساس بی ارزشی - اولین گام برای رسیدگی به این موضوع است.

 عوارض وجود افسردگی در ازدواج

افسردگی در ازدواج می تواند یک گسست عاطفی ایجاد کند، جایی که صمیمیت - چه احساسی و چه فیزیکی - تحت فشار قرار می گیرد. شریک افسرده ممکن است احساس کند در ابراز عشق یا شرکت در فعالیت های زناشویی عادی ناتوان است. آنها ممکن است از مکالمات کناره گیری کنند، از فعالیت های اجتماعی اجتناب کنند یا علاقه خود را به سرگرمی های مشترک از دست بدهند. از سوی دیگر، شریک غیر افسرده ممکن است احساس تنهایی، رها شدن، یا تحت فشار قرار دادن مسئولیت‌هایی که احساس می‌کند باید به تنهایی به دوش بکشد. یکی از چالش‌برانگیزترین جنبه‌ها این است که افسردگی می‌تواند تفکر افراد را مخدوش کند، و آنها را به این باور برساند که این رابطه ناامیدکننده است یا باری بر دوش همسرش است. این افکار که با افسردگی تحریک می شود، می تواند منجر به کناره گیری بیشتر یا در برخی موارد صحبت از جدایی یا طلاق شود.

مطلب مفید دیگر: نقص توجه در کودکان چیست؟

 گفتگو را میان خود تقویت کنید

گفتگوی سالم در هر ازدواجی حیاتی است، اما زمانی که یکی از زوجین از افسردگی رنج می برد، بسیار مهم است که این سکوت ناشی از وجود افسردگی میان زوجین شکسته شود. زوجی که افسرده نیست باید محیطی را ایجاد کند که در آن شریک زندگی خود احساس امنیت نماید تا بدون ترس از قضاوت یا ناامیدی، آنچه را که از سر می گذراند بیان کند. عباراتی مانند "من اینجام باهام صحبت کن"، "من اینجام تا با هم درباره احساست صحبت کنیم"، یا "ببیا بریم پیش روانشناس تا با هم از این برهه بگذریم" می تواند باعث آرامش و تقویت یک رابطه زن و شوهری شود. در عین حال، برای هر دو طرف بسیار مهم است که به یاد داشته باشند که افسردگی یک وضعیت روانی است، نه یک انتخاب یا یک شکست شخصی. پارتنری که افسرده نیست باید از سرزنش کردن یا توقع اینکه شریک زندگی اش فورا خوب شود را باید کنار بگذارد. اذعان به افسردگی می تواند مقداری از تنش عاطفی را کاهش دهد و راه را برای کمک گرفتن با هم هموار کند.

 کنار آمدن به عنوان یک زوج

مقابله با افسردگی در ازدواج نیاز به صبر، عشق پارتنر و اغلب کمک روانشناس دارد. درمان، اعم از مشاوره فردی و زوجی، می‌تواند فضای امنی برای رسیدگی به احساسات، شناسایی محرک‌ها و یادگیری راهبردهای مقابله ای فراهم کند. به عنوان مثال، درمان شناختی-رفتاری (CBT)، به افراد کمک می کند تا الگوهای افکار منفی را شناسایی کرده و به چالش بکشند، در حالی که زوج درمانی می تواند ارتباط و درک را بهبود بخشد. دارو نیز ممکن است در برخی موارد ضروری باشد، زیرا داروهای ضد افسردگی می توانند به تنظیم خلق و خوی کمک کرده و درمان را موثرتر کنند. با این حال، برای پارتنری که افسرده نیست باید این مسئله را متذکر شویم که درمان به زمان نیاز دارد. ممکن است شکست‌هایی در مسیر درمان وجود داشته باشد و پیشرفت ممکن است کند باشد، اما با حمایت مداوم، بسیاری از زوج‌ها می‌توانند راهی به جلو پیدا کنند.

بهبودی از افسردگی در ازدواج امکان پذیر است، اما مستلزم آن است که هر دو طرف به این روند متعهد باشند. فرد افسرده باید مایل به کمک گرفتن و شرکت در درمان باشد، و زوج دیگر باید درک، صبر و حمایت عاطفی را ارائه دهد. در نهایت، افسردگی در ازدواج یک چالش است، اما غیر قابل حل نیست. با رویکرد صحیح، داشتن گفتگو و کمک گرفتن از روانشناسان مشاورکده، زوج ها می توانند از تاریکی عبور کنند و رابطه خود را احیا کنند.